اپلیکیشن شبکه پویا
دریافت نسخه اندروید

کلیپ یه دسته گل

کلیپ یه دسته گل

صبح که می‌شه کریم آقا درِ خونه‌ها در می‌زنه آشـغالا رو بر می‌داره، هر روز به ما سر می‌زنه   کوچــۀ ما تمیز می‌شــه وقتی کریم‌آقا مـــــیاد خورشید‌خانم از پشت کوه یواش‌یواش بالا میاد   نمی‌دونم چـــی می‌خونه یواش‌یواش حــرف می‌زنه گاریشو هول میده جلو، گاریش باهاش حرف می‌زنه   دستکشاشو در میاره دست می‌کشه روی سرم دلم مـــی‌خواد گاری بشــــم خستـــگیاشو ببَـرم   اگه کریم‌آقا نیاد خورشــید خانم خواب می‌مونه کوچۀ ما سیاه می‌شه خالی از آفتاب می‌مونه   دلم می‌خواد یه صبح زود برم گاریشو هول بدم بجای سطل آشغالی بهش یه دســته گُل بدم

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها