یکی بود یکی نبود- مصباح یزدی
یکی بود یکی نبود، غیر از خدای مهربون هیچکس نبود. سالها قبل شاه زورگو و بد اخلاقی بر کشورمان حاکم بود که به آن رضاخان میگفتند. رضاخان با سربازهایش به همه زور میگفت و نمیگذاشت مردم زندگی راحتی داشته باشند. در ماه محرم هیئتها را تعطیل کرده بود و اجازه نمیداد مردم برای امام حسین (ع) عزاداری کنند. حتی اجازه نمیداد مردم برای زیارت به کربلا و مدینه بروند. به مادرها و به دخترهایشان اجازه نمیداد با چادر و روسری به مهمانی یا خرید بروند، و در خیابان اذیتشان میکرد. مردم از دست رضاخان خسته شده بودند و از خدا میخواستند آنها را از دست این شاه قلدر و زورگو نجات بدهد.