خورشید زیبا چون چشمۀ نور از کوه سر زد... تاریکی از نور چون مرغ از سنگ ترسید پر زد از نو سپیده بر شیشه کوبد با پولک نور تا خواب و سستی تا تنبلی را از ما کند دور آنجا خروسی بالای دیوار میخواند آواز قوقولی قوقو با شور و شادی یک روز زیبا از نو شد آغاز