اپلیکیشن شبکه پویا
دریافت نسخه اندروید

کلیپ قصه باران

کلیپ قصه باران

یک قطرۀ باران روی گُلی افتاد چشمان گُل وا شد، باران سلامش داد   در قطرۀ باران گُل عکس خود را دید بر غنچه زد بوسه، غنچه به او خندید   وقتی زمینِ خشک از آب می‌نوشید پیراهنی زیبا انگار می‌پوشید   آن روز خاک خشک مهمان باران شد هر جا گُلی رویید، آنجا گلستان شد

ارسال دیدگاه


ارسال

جهت مشاهده دیدگاه های کاربران کلیک نمایید

دیدگاه ها